مشخصات متن:
تعداد صفحه:6
کاراکترها: رویا
راننده آژانس
راننده تاکسی
مرد جوان
دو پسر نوجوان
و چند مرد دیگر
زمان تقریبی: 20 دقیقه
خلاصه ی متن:
رویا برای انجام کار واجبی باید شب از خانه بیرون بیاید اما شب برای زنان یعنی ناامنی...قسمتی از فیلمنامه
** رویا: آقا میشه یه ذره جمع تر بشینید؟!
** مرد: خانم دربست که نگرفتید.
** رویا: دربست نگرفتم اما به اندازه ی یه نفر که حق نشستن دارم.
** راننده: خانم آخر شبی برا ما داستان درست نکنین تو رو خدا.
** پیرمرد: بد دوره ای شده... زمان ما هوا که تاریک میشد خانم ها دیگه نمیومدن بیرون.