
مشخصات متن:
تعداد صفحه:5
کاراکترها:
پسر
دوست
مادر
چند بچه
چند زن و مرد
زمان تقریبی: 15 دقیقه
خلاصه ی متن:
پسری سر سفره ی عقد نشسته است ولی شک و تردید لحظه ای آرامش نمی گذارد.قسمتی از فیلمنامه
** پسر: مامان، قربونت برم... چرا اینطوری می کنی؟ تو که می دونی من چمه.
** زن: تو هیچیت نیست... فقط می خوای منو دق بدی...
** پسر: نه به خدا... نه به قرآن... نمی تونم صد بار بهت گفتم... من اونی که تو فکر می کنی نیستم... اصلاً تو دلت میاد سر یه لجبازی زندگی منو یه آدم دیگه رو خراب کنی؟!
** زن: زندگیت خراب نمی شه. از سرت می افته این فکرا... بری تو زندگی، بچه دارشی...
** پسر: من میگم نمی تونم بهش دست بزنم تو میگی...
** زن: مگه میشه؟! شما شب...
** پسر: مامان...