نمایشنامه ی مادر، مامی، مامان یا چیزی شبیه آن

نمایشنامه ی محکمه ی زنان، حکومت مردان
مارس 25, 2020
فیلمنامه کوتاه مرگ کودکانه ها
دسامبر 7, 2016

مشخصات متن:

تعداد صفحه:17
کاراکترها:
زن 1
زن 2
زن 3
زن 4
زمان تقریبی: 1 ساعت

خلاصه ی متن:

چهار زن هر کدام زندگی خود را آرام آرام شرح می دهند و در جایی خواسته هایشان به یکدیگر گره می خورد...

قسمتی از نمایشنامه

4
باید تموم شه... هیچ زندگی‎ای، هیچ ماجرایی، هیچ قصه ای که بی سرانجام نمی‎شه. تا همه پایانشو نفهمن من آروم نمی‎شم. همه می‎گن درک می‏کنن، همه می‏گن می‏فهمم... ولی نمی‏فهمن. اصلاً ما هممون همینجوریم. توهم فهم زیاد داریم. فکر می‏کنیم خوب همدیگه رو می‎فهمیم ولی دروغ می‏گیم. من تا چشام کور نشه چجوری می‎فهمم ندیدن حتی نور صبح یعنی چی؟! خوردن چیزایی که ندیدی یعنی چی؟ مثلا موز بخوری فکر کنی صورتیه، اصلاً صورتیو آبی بدونی... خنده داره‎ ها. من فقط تا یه کور می‏بینم، می‎تونم‏ بهش بگم... بگم... آخی... چه سخت. ایشالله زود خوب می‏شی. اشکال نداره، زندگیه دیگه. ولی نمی‏فهمم چی می‎گه... همونطور که بقیه نفهمیدن من چی کشیدم.