نویسنده: ژان پل سارتر
مترجم: ناصر غیاثی
کارگردان: مریم امینی
بازیگران: حمیدرضا لازمی، مریم امینی، مینا محب زاده، سعید بیگی
تهیه کننده: شهاب الدین سرخیل
دستیار کارگردان: سعید بیگی
مدیر فنی و طراح نور: محمدمهدی امینی
طراح صحنه و لباس: مریم امینی
طراح گریم: مینا محب زاده
مدیر صحنه: محمد رضانژاد
مشاور رسانه ای: محسن رضایی
روابط عمومی: محمد حق جو (ارنیکا تیاتر)
طراح پوستر و بروشور: مصطفی تقوی
عکاس: صفورا نراقی
تبلیغات مجازی: تهران تیاتر
گارسین، اینه و استله بخاطر گناه هایی که انجام داده اند به جهنم آورده شده اند. در ابتدا فکر می کنند که قرار است آنها را شکنجه دهند و منتظر شکنجه گر هستند اما می فهمند که شکنجه گری در کار نیست و قرار است هر کدام شکنجه گر یکدیگر باشند. .
اینه : خانم مقدس کوچولوی لعنت شده، قهرمان بی عیب و نقص لعنت شده، به ما خوش گذشت، مگه نه؟ یه عده آدم عده آدم بخاطر ما تا سر حد مرگ رنج بردند و ما از همین خوشمون می اومد. حالا باید مکافات پس بدیم.
گارسین : (دستش را بلند می کند) ساکت میشی یا نه؟
اینه : ( بدون ترس اما جاخورده) هه! (سکوت) صبر کنید ببینم! حالا می فهمم ، حالا می دونم چرا ماها رو با هم تو این اتاق انداختند.
گارسین : خوب فکر کن چی میگی.
اینه : خودتون متوجه می شید. چقدر احمقانست. خیلی احمقانه! شکنجه ی بدنی که نیست، مگه نه؟ اما ما تو جهنم هستیم و کسیم اجازه نداره بیاد. هیچ کس. ما تا آخرش به تنهایی با همیم. همینه، کوتاه و مختصر. جای کسی اینجا خالیه، شکنجه گر.
گارسین : (نیمه بلند) می دونم، می دونم.
اینه : کاملاً روشنه. صرفه جویی در استخدام کارمند. همه اش همینه. مشتری ها خودشون کار می کنند مثل رستوران های سلف سرویس.
گارسین : منظورت چیه؟
اینه : هر کدوم از ما شکنجه گر دو نفر دیگست.