نویسنده: آلن جی لرنر بر اساس "پیگمالیون" جرج برنارد شاو
کارگردان: مریم امینی
بازیگران: صفورانراقی، حمیدرضا لازمی، محسن رضایی، میناحسینی مقدم، هادی شمس، مینامحب زاده، حامدشاهپروری، مجتبی شاکری، فرشیدروشنی و مینا امینی
مشاورکارگردان: اطهرکلانتری
دستیارکارگردان: سعیدبیگی زاده
منشی صحنه: فریباعبدالله زاده
تهیه کننده: شهاب الدین سرخیل
طراح نور: مهدی قوامی
طراح صحنه ولباس: مریم امینی
طراح چهره پردازی: سمیراگودرزی
روابط عمومی وتبلیغات: گروه روابط عمومی و تبلیغات "تهران تیاتر"
عکاس: سینا عدلی و مریم دیهول
طراح پوستروبروشور: مونا زارع
مدیرصحنه: یاسمن رمضانی
مدیرفنی: محمد مهدی امینی
دستیاران صحنه: محمدرضانژادومریم کوچک خوانی
دستیارنور: سیاوش نقیزاده
دستیاران گریم: رهازمانی
اپراتورصدا: سعیدصادقیفر
پروفسور هنری هیگینز آوا شناسی است که به شدت با زنها مشکل دارد و به نوعی می توان او را زن ستیز معرفی نمود معتقد است که هر انسان با هر جایگاه اجتماعی، اگر بتواند خوب صحبت کند، می تواند به جایگاه اجتماعی بالایی دست پیدا کند. الیزا دولیتل دختر گلفروشی با لهجه و بیانی بد ، از پایین ترین نقطه شهر است. هیگینز با دوستش ، پیکرینگ شرط می بندد که می تواند الیزا را با توجه به توانایی های سخنوری اش ، تبدیل به یک بانو کند. الیزا پیشنهاد هیگینز را قبول می کند و یادگیری را آغاز می کند.
الیزا : برو کشکتو بساب. اینقدر واس ما فقیر بیچاره ها قمپز نیا.
هیگینز : حرف نزن ، فریاد جنون آمیز نزن یا اصلا حرف نزن یا برو بساتتو جای دیگری پهن کن.
الیزا : مام اگه عقشمون باشه حق داریم مث تو اینجا باشیم.
هیگینز : زن ، کسی که این حرفای زشتو و منزجرکننده رو می زنه حق نداره هیچ کجا باشه. حق نداره اصلا زنده باشه. این نکته رو فراموش نکن که تو انسانی ، روح داری و از نعمت قدرت بیان برخورداری. فراموش نکن که زبان ملی تو زبان شکسپیر، زبان میلتونه ، زبان انجیله ، نه این زبان. تو قدقد می کنی. مثل مرغی که تخم می ذاره.
الیزا : اَاَاَاَااووو . . .
هیگینز : ( با نگاه به الیزا) این موجودو با این طرز بیان نفرت انگیزش می بینید؟ تا آخر عمرش در این زباله دانی ها می ماند ولی من بعد از شش ماه می تونم اینو به عنوان یک بانو در یک مهمانی جا بزنم حتی می تونم به عنوان یک ندیمه یا منشی براش کار پیدا کنم. البته وقتی بیانش درست شد.